استاد حسن کسایی می گوید:
روزی پیر مردی که استاد موسیقی بود و اهل ایتالیا، در مجلسی رو به حاضران کرد و گفت:
موسیقی شما یک قطره است و موسیقی ما یک دریا
استاد نظام وفا در جمع حاضر بود. در پاسخ این استاد فرنگی گفت:
بله، موسیقی ما یک قطره اشک شور است و موسیقی شما یک دریا آب شور
پیر مرد بی اختیار به اندیشه فرو رفت و زمانی بعد، وقتی آن مجلس را ترک می کرد، من به وضوح قطرات اشک را بر گونه اش می دیدم که جاری بود و زیر لب تکرار می کرد: قبول دارم، یک قطره اشک … اشک… اشک…
فصلنامه هنر، شماره ۹
پاییز ۱۳۶۴
asoa.ir
دیدگاهتان را بنویسید